بسیاری هوگو گروسیوس را پدر حقوق بین الملل خوانده اند. می توان گفت رساله حقوق جنگ و صلح او مبین نظریه عمومی حقوق بین الملل است. در این پژوهش سعی شده است دیدگاه های گروسیوس درباره رابطه حقوق طبیعی و حقوق موضوعه، جنگ و اخلاق، و نیز اراده انسان و عدالت طبیعی نقد شود. گروسیوس در هر دو حوزه «حقوق بر جنگ» و «حقوق در جنگ» آرایی ارائه می کند که شاید در نگاه نخست برای دوران کنونی کاربردی نباشد، لیکن، واقع امر آن است که آرای او در تحول فلسفه حقوق نقش بسزایی داشته است، مضافا اینکه، با توجه روزافزون حقوق بین الملل به حقوق بشر، به ویژه طی نیم قرن گذشته، حقوق طبیعی و اخلاق به تدریج جایگاهی جدید (هر چند نه دقیقا مانند گذشته) در نظام حقوق بین الملل یافته است. اگر آرای گرسیوس را در مجموعه اوضاع و احوال زمان او بررسی کنیم، بسیاری از انتقادات وارد بر آنچه را او با استناد به مفهوم «تجویز» در زمینه حقوق تخاصم مشروع شمرده است رد می کنیم. با چنین رویکردی، حتی می توان نخستین رد پاهای صلاحیت جهانی را هم در آرای او یافت.